کارآفرینی با بازیافت ضایعات بطری

کارآفرینی با بازیافت ضایعات بطری

سراغ قصه مردی رفتیم که در روزگار جوانی بر اثر اشتباهات خودش رفت توی جاده خاکی و به معنی واقعی همه چیزش را از دست داد!

کسی که از عزت به ذلت رسید و حتی هر روز آرزوی مرگ خودش را داشت!

اما یک روز اراده می کند و بلند می شود و دست کسانی مثل خودش را که به صفر رسیده بودند را هم می گیرد.

دوران نوجوانی و جوانی کارآفرین

کارآفرین: من علی اصغر احسان نیا هستم متولد 8/12/49 از محله دروازه کازرون شیراز هستم.

طبق روال بچه های دروازه کازرون که اکثرا ورزشکار هستند ما هم در سال های نوجوانی و اوایل جوانی خیلی به ورزش اهمیت می دادم اما این حس کم کم کمرنگ شد!

 

نشست و برخواست با افرادی که سن و سال بیشتری با خودم داشتند و انتخاب الگوی های نامناسب من رو به سمت مصرف مواد و شرب خمر و … کشاند!

اون زمان کسانی که مشروب می خوردند و توی خیابون یقه همد

یگر را میگرفتند برای من الگو شده بودند و ما دوست داشتیم توی اون سن و سال کم جا پای اونها بگذاریم!

از سیگار شروع شد و بعد مشروب و مواد سنتی و بعد تمامی مواد!

افتخارم این بود که چون ورزشکارم میتونم بدون اینکه معتاد بشم همه موادی مصرف کنم!

بیشتر بخوانید: ایده کارافرینی با ضایعات آناناس

دوران فرود و ذلت کارآفرین

ذلت من روزی بود که بچه ام به دنیا اومد اما 70 هزار تومان نتونستم جور کنم تا بچه ام را ترخیص کنم!

من خیلی مغرور بودم و بدم میومد دستم را جلوی کسی دراز کنم اما مواد کاری با من کرده بود که من ناخواسته دستم جلوی همه دراز شد!

حتی پول صدقه هم نداشتم که بخوام نون بخرم و صبحانه و نهار و شامم رو بخورم!

اونجا بود که زندگی اشکمو درآورد!

اومدم توی پارک یه مقدار نون خشک ریخته بود برداشتم و آوردم توی خونه خیس کردم و خوردم و اون لحظه احساس کردم بهترین چلوکباب دنیا را دارم می خورم از گشنگی!

25 سال مواد مصرف کردم!

بیشتر بخوانید: فراوری ضایعات شلتوک فرصت عالی کسب و کار

کارآفرین ما  با مصرف مواد چقدر سرمایه از دست داده است؟

در 32 سالگی:

• 2 هزار متر کارگاه داشتم
• 8 دستگاه وانت نیسان و مزدا
• 2 دستگاه پرس

همه اینها را مواد از من گرفت!

به پول اون زمان 400 میلیون تومان از دست رفت!

200 میلیون تومان هم بدهکار شدم!

من موندمو یک دستگاه وانت نیسان که برای یادگاری هنوز نگهش داشتم!

این نیسان پکیده و داغون شده روزای اول زاپاسش را هم فروخته بودم و کارت ماشین گرو مواد بود!

روزی بود 40-50 تا فیلتر سیگار توی پارک ها جمع می کردم و میکشیدم چون پول خرید یک نخ سیگار را هم نداشتم!

صبح که بیدار میشدم به خدا اعتراض میکردم چرا منو از خواب بلند کردی!

شب که میخوابیدم از خدا میخواستم صبح از جام بلند نشم, حداقل زن و بچه و پدر و مادرم از دست من راحت بشن!

بیشتر بخوانید: کارآفرینی با تبدیل ضایعات سنگ های دور ریختی به سنگ آنتیک

حمایت و پشتیبانی همسر کارآفرین در دوران فرود و ذلت

گزارشگر: خانمت ولت نکرد بره؟

خانمم, نه!!!

بهش گفتم وضعیت من این شده اگه میخوای بری میتونی بری!

زد زیر گریه گفت من بخاطر خونه و پول و ماشین با تو ازدواج نکردم!

من یه چیزی توی وجودت دیدم که می دونستم یه روزی می تونم به زندگی برت گردونم!

احساس کردم اون لحظه تکیه کردم به کوهی!

الان دست خانممم رو می بوسم چون 25 سال مواد مصرف کردم و هیچ وقت با من لج نکرد!

اونقدر به من نگفت و به روی من نیاورد تا خودم شرمنده شدم!

بیشتر بخوانید: کارآفرینی با تبدیل ضایعات ماهی

تصمیم برگشت کارآفرین به زندگی

دقیقا یه زمانی نشستم و با انگشتان دستم شمردم:

• خونه نیست
• کارگاه نیست
• پول نیست
• ماشین نیست

اونجا بود که جرقه ای توی ذهنم زده شد!

گفتم خدایا از من حرکت از تو برکت!

تنها چیزی که بهش ایمان داشتم این بود که سیه روزی من بخاطر مواده!

بیشتر بخوانید: استخراج طلا از دل ضایعات موبایل و کامپیوتر

اتفاقات رخ داده در مسیر بازگشت کارآفرین به زندگی

کارآفرین: تا 80-90 روز نمی تونستم شب ها بخوابم و زجر می کشیدم!

وسوسه میشدم دوباره برم سراغ مواد اما بچه و زن و بچه و پدر و مادرم می اومدن جلوی چشمم و منصزف می شدم!

باورهای جدیدی پیدا کرده بودم و دیده بودم کسانی که قبلا ترک کرده اند اونا توی زندگی موفق شده اند و اون ها شدند الگوی زندگی من!

از اینجا قصه برای من من قشنگ شد! با کمک یکی از دوستان اقدام به ترک مواد کردم!

در حین ترک مواد شروع کردم به کاسبی کردن تا درآمدی هم داشته باشم!

شروع کردیم به خرید و فروش ضایعات که قبلا در اون تجربه هم داشتم. اون زمان کارتن و ضایعات آهن و … خرید و فروش می کردم.

در اون زمانی که به بازارز تردد می کردم می دیدم بطری های آب معدنی در اون مقطع توسط چند نفر تا مرحله آسیاب پیش می رفت و فروشش هم بلاتکلیف بود!

از اونجا که داداش کوچکم کارهای فنی بلده بهش گفتم بیا بریم توی کار بطری که کار جدیدی هست و با هم شروع کنیم!

ضایعات پلاستیکی را را می خریم پس از آسیاب و شستشو می فروشیم به کارگاه های تولید الیاف برای تولید فرش و …

توی 16-17 ماه اول کل بدهکاریهامو دادم.

200 میلیون بدهکاری تسویه شد با همین خرید و فرو ضایعات

بیشتر بخوانید: ایده کسب و کار جدید با تولید نئوپان از ضایعات نخل

گزارشگر: چند تا کارگر توی کارخونه بازیافت ضایعات بطری دارید؟

با فاز جدیدمون 120 نفر کارگر دارم.

چون خودم معتاد بودم و درد اعتیاد را لمس کرده بودم و زندگی کرده بودم باهاش, وقتی یه نفر معتاد میبینم باهاش لج نمیکنم, نمیزنمش, کلاه سرش نمیگذارم!

60-70 نفر از بچه های کارخونه همون معتادهایی سابق هستند

شرایط ورود به کارخونه ما اینه که الان پاک باشن!

اگر مصرف کننده مواد هستند خودمون معرفیشون میکنیم به مراکز بازپروری و اگر نیاز باشه هزینه را خودمون به دیده منت می دهیم و پس از ترک اینجا مشغول به کار می شوند.

 

صحبت با شاغلین و کارگران مرکز بازیافت بطری

گزارشگر: به کجا رسیده بودی؟

 

به زبون خودمون به ملاغه داری! یعنی جوری شده بود که به تزریق رسیده بودم!

خیلی اوضاعم خراب بود!

از وقتی با علی آقا دوست شدم و پاک شدم از اون موقع تا ح

الا زندگیم خوب و قشنگ شده و همه دوستم دارن!

گزارشگر: به کجا رسیده بودی؟

به گدایی و کارتن خوابی و خیلی از فلاکت های دیگه!

با حمایت علی آقا مشغول به کار شدم و ازدواج کردمو و الان همه چیز عالیه!

گزارشگر: به کجا رسیده بودی؟

در اثر تزریق مواد مخدر 3 بار سنگ کوب کردم! و آب نمک بهم زدند و برگشتم!

من کارتن خواب خانه خودم شدم! این بدتر از کارتن خوابی توی خیابونه!

هیچ کسی برات تره هم خورد نمیکنه! فقط بهت میگن الهی بری و دیگه بر نگردی!

امرزو الهی شکر اگه 10 دقیقه دیر برم خونه چند بار تماس میگیرن! همون آدمی که بهش میگفتن دیگه بر نگردی الان با ارزش شده!

سخن پایانی با کارآفرین

گزارشگر: برگشتی و دوباره سرمایه دار شدی!!!

کارآفرین: سرمایه اول منت پاکیمه! چون من صاحب هیچکدون از این مال و اموالم نیستم!

خدا به من نشون داد اگه بخواد کل اموالمو به راحتی ازم میگیره و من مالک اینها نیستم!

من مالک معنوی پاکی خودم و بچه هام هستم!

گزارشگر: الان که دوباره پولدار شدی نمیخوای دوباره مواد را امتحان کنی؟

به هیچ عنوان!!!

چون می دونم با یک بار مصرف کردن تمام سرمایه و ثروتم را از دست خواهم داد!

افتخار میکنم که کارتن خوابی که اومده اینجا الان 5-6 ساله متاهله و با ماشین خودش رفت و امد میکنه!

افتخار میکنم اگه یکی از بچه های همدردم درخواست وام کرد ضامن ازش نخوام!

گردآوری و تدوین: آکادمی کسب و کار تک ایده

مشاهده ویدیوی کارآفرینی با بازیافت ضایعات بطری